چراغی بر فراز مادیان کوه

ارباب بردن دام ها را به دامنه های مادیان کوه ممنوع کرده است. به همین سبب مردم ده وضع بدی پیدا کرده اند و دام های شان از بین می‌روند. کرمعلی، پدر چراغ به مردم ده می گوید که باید گله را به چوپان ها بدهیم تا به دامنه ها ببرند و اگر نوکرهای ارباب خواستند چوپان ها را بزنند، ما نیز آن ها را می‌زنیم. این حرف به گوش ارباب می‌رسد. ارباب نیز کرمعلی را زیر شکنجه از بین می‌برد تا درسی برای دیگران شود. پس از کشته شدن کرمعلی به دست ارباب، چراغ یاغی می‌شود. بعد از ۱۲ سال ارباب تصمیم می‌گیرد که تمام زمین‌های بارور روستا را از آن خود کند. او با چراغ سر زمین بگومگو می‌کند و به صورت چراغ سیلی می‌زند. چراغ هم با بیل به گردن ارباب می‌زند و او را می‌کشد. پس از آن آواره کوه‌ها می‌شود او هر از چندی به روستاها می‌تازد، اربابان را به کیفر می‌رساند و ثروت و سرمایه آن‌ها را میان تهیدستان تقسیم می‌کند .سرانجام ارباب‌ها با هم متحد می‌شوند و در جنگی نابرابر چراغ را از پا در می‌آورند.

گونه کتاب
شماره دسترسی ١٦٦٤ک
پدیدآورندگان
  • یاقوتی, منصور
  • منصور یاقوتی
تاریخ تولد - وفات ١٣٢٧-
ناشر شبگیر
مکان انتشار تهران
سال انتشار ۱۳۵۵
تعداد صفحه ١٥٦ص
اندازه ٥/١٤*٥/٢١ س.م
موضوع
  • ادبیات تالیف
  • داستان اجتماعی
  • داستان فارسی
  • شبگیر
  • کتاب
  • منصور یاقوتی
  • منصور ياقوتى
گروه سنی (د،ه)
بهاء ٨٠ ریال
نوبت چاپ چاپ اول: ١٣٥٥، چاپ دوم: ١٣٥٥
توضیحات:
Submitted by farzant on