چشم روشن همیشه در بهار کارهاى زیادى داشت. او باید براى همه کلاه مىدوخت. خانم سنجاب یک گهواره براى دوقلوهایش سفارش داده بود. توگینگى پسر خانم سنجاب بچههاى جدید را دوست نداشت و یک روز ناپدید شد. بعد از ماجراهاى زیاد وینکى او را در خانه گورکنى پیدا کرد. همه براى او و چشم روشن جشنى بپا کردند.
وینکی در جنگل
گونه | کتاب |
شماره دسترسی | ٢٧٦٢ک |
پدیدآورندگان |
|
پدیدآورندگان همکار |
|
ناشر | کورش |
مکان انتشار | تهران |
سال انتشار | نوشته شده |
تعداد صفحه | ٢٩ص |
اندازه | ٥/١٦*٨/٢٣ س.م |
موضوع |
|
گروه سنی | (ب، ج) |
وضعیت رنگ | مصور ، نقاشی (سياه و سفيد، رنگی) |
بهاء | ٧٠ ریال |
عنوان کوتاه | از سری ماجراهای وینکی؛ ١١ |
تیراژ | ٢٠٠٠ن |
توضیحات: