پسر کوچولو در شب تولد شش سالگی اش درخت آرزوهایش را می بیند. درختى خیلی بزرگ که روی تنه اش در دارد. بالای در نوشته شده است: آرزوهایت را نگه دار. پسر در را باز مى کند و داخل درخت مى شود. از پله ها بالا مى رود تا به طبقه ی اول مى رسد. در آنجا سگ کوچولوی قهوه ای رنگی مى بیند. سگ به او مى گوید: مى دانم که آرزوی داشتن من را داری ولی آرزویت بر آورده نمى شود، مگر معنی جمله ی روی درخت آرزو را بفهمی. پسر همان طور که از طبقه ها بالا می رود کم کم معنی جمله را می فهمد و پى مى برد که آرزوها حد و حدودی ندارند. با صدای بلند مى گوید: من فقط سگ کوچولوی خودم را می خواهم و دیگر بالا نمی روم. آن وقت با صدای پدر از خواب بیدار مى شود: تولدت مبارک کوچولوی شش ساله ی من . . . بعد صدای پارس سگی را مى شنود.
درخت آرزو
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ١٣٩٧ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ١٩١٦- ۱۹۸۶ |
| پدیدآورندگان همکار |
|
| عنوان دیگر | عنوان اصلى: The Wish-Tree |
| ناشر | پدیده |
| مکان انتشار | [تهران] |
| سال انتشار | ۱۳۵۰ |
| تعداد صفحه | [٩٠] ص |
| اندازه | ۱۶*٥/٢٣ س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ب، ج) |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید) |
توضیحات: