دو شکارچی جلوی لانهی کبوترها دام گسترده و دانه میریزند. کبوتر جوانی متوجه میشود که شکارچیان قصد دارند آنها را چاق کنند و بفروشند و از خوردن دانه سرباز میزند. اما بقیهی کبوترها به حرف های او گوش نمیدهند و دانه ها را میخورند. کبوتر جوان لاغر شده است و روزی که شکارچیان برای بردن آنها میآیند از لای تورها خود را بیرون میکشد. ولی بقیهی دوستانش که چاق شده اند، نمیتوانند خود را نجات بدهند.
کبوتر هشیار
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٢٠٥٣ک |
| پدیدآورندگان |
|
| عنوان دیگر | عنوان روی جلد: کبوتر هوشیار |
| ناشر | الهام |
| مکان انتشار | بی جا |
| سال انتشار | نوشته شده |
| تعداد صفحه | ٢٣ص |
| اندازه | ٥/١٤*٥/٢١ س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ج، د) |
| بهاء | ٢٠ ریال |
| عنوان کوتاه | از سری قصه های عمو قلی؛ ٢: ادبیات کودکانه؛ ٦ |
| تیراژ | ٥٠٠٠ ن |
توضیحات: