"جودی آبوت" دختر سرزنده و باهوشی است که در یک پرورشگاه بزرگ می شود، اما با پشتیبانی مالی حامی ناشناس خود می تواند به مدرسه اى خصوصی راه یابد. جودی حامی خود را نمی شناسد. فقط در یک نگاه او را از پشت سر دیده است و او را "بابا لنگ دراز" می نامد و درباره ى زندگی و فعالیت هایش به او نامه می نویسد. با نزدیک شدن جشن فارغ التحصیلی دانشگاه، جودی در نامههایش برای دیدار بابالنگ دراز پافشاری مى کند. این دیدار پس از پایان دانشگاه جودى به ازدواج او با جروی پندلتون یا همان بابالنگ دراز مى انجامد.
بابالنگ دراز
برچسب:
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ٦٧٦ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ١٨٧٦-١٩١٦ |
| پدیدآورندگان همکار |
|
| عنوان دیگر | عنوان اصلی: [Daddy - Long- Legs] |
| ناشر | صفیعلیشاه |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۴۰ |
| تعداد صفحه | ۲۰۹ص |
| اندازه | ٥/٢١*١٥س.م. |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (د، ه) |
| وضعیت رنگ | مصور ، نقاشی (سياه و سفيد) |
| بهاء | ٤٠ریال |
| نوبت چاپ | چاپ اول: ١٣٣٤، چاپ سوم:١٣٤٠ |
توضیحات: