مجموعه ی ۲ داستان، شامل: "آفتاب روزهاى بارانى" : پدر به پسرش سفارش مىکند کتاب بخواند و به مشکلات مردم فکر کند. یک روز پسر از مدرسه به خانه بازمیگردد و میبیند که ساواکی ها پدرش را با خود بردهاند. "وقتى شومعلى بزرگ شد": پسرک پدر و مادر ندارد و از راه گلهدارى زندگى مىکند. روزى از رفتار صاحب گله ناراحت میشود. به شهر می رود. در شهر نه تنها پولهایش را میدزدند، بلکه نمیتواند دوستانش را که به امید آنها به شهر آمده بود، پیدا کند.
آفتاب روزهای بارانی
گونه | کتاب |
شماره دسترسی | ٨٦ک |
پدیدآورندگان |
|
ناشر | دنیا |
مکان انتشار | تهران |
سال انتشار | ۱۳۵۶ |
تعداد صفحه | [٣٢]ص |
اندازه | ١٤*٢١ س.م |
موضوع |
|
گروه سنی | (د) |
بهاء | ٢٥ ریال |
عنوان کوتاه | قصه برای کودکان و نوجوانان: داستانهای دنیا برای کودکان: ٦ |
توضیحات: