پدر و مادر بلز در خانه ی آقاى دوتره خدمت مىکنند. در آن خانه تنها هلن دختر دوتره، با بلز مهربان است. ژول برادر هلن به بلز حسادت میکند و تلاش دارد تمامی کارهاى بد را به او نسبت میدهد. روزى ژول از اسب پرت میشود و در بستر بیمارى میافتد. کمک هاى بىدریغ بلز به او، نظر همه افراد خانواده را تغییر میدهد و از آن پس بلز به عنوان عضوى از خانواده پذیرفته میشود.
کودک بینوا
| گونه | کتاب |
| شماره دسترسی | ١٢٠٩ک |
| پدیدآورندگان |
|
| تاریخ تولد - وفات | ١٧٩٩-١٨٧٤ |
| پدیدآورندگان همکار |
|
| ناشر | اقبال |
| مکان انتشار | تهران |
| سال انتشار | ۱۳۴۵ |
| تعداد صفحه | ٢٢٣ص |
| اندازه | ٥/١٤*٥/٢١ س.م |
| موضوع |
|
| گروه سنی | (ه) |
| وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید) |
| بهاء | ٥٠ ریال |
توضیحات: