دم دروازه خاور

مردم شهر از نعمت‏های فراوانی که داشتند مغرور شده بودند و حرفهای پیر شهر که آن‌ها را از وجود دشمنان کوتوله با خبر می‏کرد نشنیده می‏گرفتند. تا اینکه این دشمنان به شهر حمله می‏کنند. و مردم را به وحشت می‏اندازند. مردم شهر که خطر را احساس می‏کنند پیش پیر شهر می‏روند و کمک می‏خواهند و با کمک پیرشهر می‏توانند از دست کوتوله‏ها نجات پیدا کنند.

گونه کتاب
شماره دسترسی ٩١٤ک
پدیدآورندگان
  • پیتر, و و
  • و.و. پیتر؛ تصاویر آگنس س. لهمان؛ ترجمه بهاءالدین پازارگاد
پدیدآورندگان همکار
  • لهمان, آگنس س.
  • پازارگاد, هاءالدین
عنوان فرعی یک داستان شرقی حاوی اسراری از عالم طبیعت که در آخر داستان کشف میشود
ناشر روزنامه خورشید ایران
مکان انتشار تهران
سال انتشار ۱۳۲۲
تعداد صفحه ٦٧ص
اندازه ٢/١٥*٥/٢٣ س.م
موضوع
  • آگنس س. لهمان
  • ادبیات ترجمه
  • بهاءالدین پازارگادی
  • روزنامه خورشید ایران
  • کتاب
  • و.و. پیتر
  • هاءالدین پازارگاد
وضعیت رنگ مصور ، نقاشی (سياه و سفيد)
بهاء (د، ه)
توضیحات:
Submitted by baharg on