داستان کودکان: عروسک و مجسمه

زری و منوچهر خواهر و برادرند. این دو با شیطنت های خود همه را آزار می دهند. زری یک عروسک موطلایی و منوچهر یک مجسمه ی مسی دارد. روزی زری عروسکش را به زمین می زند و دماغ عروسکش می شکند. شب که می شود عروسک به مجسمه ی مسی می گوید: روزگاری من هم مانند زری بودم. عروسکم را شکستم و پیری مرا به شکل مجسمه درآورد. صبح، منوچهر و زری که فکر می کنند ماجراهای دیشب را در خواب می دیده اند، قول می دهند دست از کارهای بد بردارند. مجسمه مسی و عروسک هم به شکل اول خود بازمی گردند.

گونه مقاله
ناشر ترقی
سال تولد ۱۳۲۹
تاریخ نشر دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۲۹
شماره دوره۸ ش۲۷ (۴۱۲)
زبان انتشار فارسی
شماره صفحه ۱۴-۱۶
وضعیت رنگ مصور، نقاشی (سیاه و سفید)
موضوع
  • آفرین
  • ترقی
  • فانتزی اسباب بازی ها
  • مقاله
توضیحات:
Submitted by mehrzady on