یکی ازتاجران و ثروتمندان بغداد که بسیار خودخواه و زورگوست، پسرنیکوکاری دارد که به تهیدستان کمک می کند. پدر می فهمد و تصمیم می گیرد پسرش را که مراد نام دارد، مجازات کند. مراد شبانه با قایقی بزرگ فرار می کند و به سرزمین الماس می رسد و مشتی از الماس ها را برمی دارد. در همین زمان عقابی به دنبال مراد می آید، او را بلند می کند و در روستایی بر زمین پرتاب می کند. مراد الماس ها را برای آسایش مردم روستا خرج می کند. در آنجا شهری ثروتمند می سازد و خود نیز در آن شهر به زندگی ادامه می دهد.
داستان کودکان: دره الماس
گونه | مقاله |
نویسندگان |
|
ناشر | ترقی |
سال تولد | ۱۳۳۰ |
تاریخ نشر | دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۳۰ |
شماره | دوره۹ ش۴۰ (۴۷۷) |
زبان انتشار | فارسی |
شماره صفحه | ۱۳ |
وضعیت رنگ | مصور، نقاشی (سیاه و سفید) |
موضوع |
|
توضیحات: