فنجانی پلاستیکی به رنگ سبز آبی که در مهد کودک از آن استفاده می شده است.
فنجان آب خوری کودک
اطلاعات ساخت
شماره دسترسی
و-ک-26
اندازه
7×8
جنس
نوع ساخت
توضیح شی
اهدا کننده
زمان کاربری
1352
یادداشت
محل نگهداری:
اطلاعات تکمیلی:
تجربه شخصی
<p>وقتی 6 سالم شد فهمیدم که همه بچه های فامیلمان که همیشه با آنها بازی می کردم یک سال از من بزرگتر هستند و در آن سال (1352)همه می روند مدرسه به جز من. پاهایم را کردم در یک کفش که من هم باید بروم مدرسه ولی یک سال کم داشتم. مادرم دوره افتاد در خیابان و از این مدرسه به آن مدرسه ولی قانون، اجازه ثبت نام نمی داد. بالاخره در یک آمادگی که اسمش یادم نیست مرا ثبت نام کرد و من از خوشحال در پوست خود نمی گنجیدم . روپوشمان آبی بود و یک کیف چهارخانه با زیپ فلزی داشتم که تویش یک دستمال، یک صابون نخل زیتون کوچک یک بشقاب و یک لیوان بود که همین لیوان باشد. سال های بعد مادرم از آن به عنوان پیمانه برنج استفاده می کرد و بعدا هم من از آن استفاده می کردم . تا اینکه دخترم آن را تبدیل کرد به لیوان آب رنگ و در مواقع نقاشی از آن استفاده می کرد. یادم می آید وقتی در آن آمادگی آمدند که به بچه ها واکسن بزنند گفتند کسانی که سرما خورده اند نباید واکسن بزنند و من هم از قضا سرما خورده بودم و واکسن نزدند. معلم نازنینی داشتیم به نام خانم عزیز الهی که خیلی مهربان بود. همه بچه ها ترسیده بودند و او با نوک خودکار بیکش روی بازوی بچه ها فشار کوچکی می داد و می گفت ببینید همین قدر درد دارد و ما خیلی خوشمان می آمد . وقتی فهمیدم به من واکسن نمی زنند کلی گریه کردم !در همان دوران آمادگی من سرماخورده بودم و چند روز به مدرسه نرفتم . مادرم در خانه به پدرم گفت که بچه را چشم زده اندکه مریض شد ! بعد از اینکه به مدرسه رفتم معلم مهربانمان از من پرسید که لیلا چرا نیامده بودی مدرسه ؟ و من خیلی جدی گفتم خانوم چشم خورده بودم!</p>
محل ساخت