تجربه شخصی:
<p> نام این عروسک را آنت گذاشتم که متعلق به خودم بود و خیلی دوستش داشتم. عمویم در سال ۱۳۳۳ وقتی من در سن ۴ سالگی بودم از آبادان برایم هدیه آورد. من با این عروسک از سن چهارسالگی تا دوازده سالگی بازی می کردم. ده ساله بودم که مادرم مارو قازاریان، برای من پالتویی به رنگ نارنجی دوخت همچنین برای آنت هم پالتویی کوچک دوخت که بسیار دقیق این کار را انجام داده بود. من عروسک های دیگری هم داشتم اما آنت را خیلی دوست داشتم. مادرم لباس های زیادی برای آنت می دوخت. من خاطرات زیادی از آنت دارم چون خیلی دوستش داشتم یک گوشه اتاقم خانه آنت بود. تخت، کمد، لباس، آشپزخانه ای با تمام وسایل، پتو، بالش و... همگی از وسایل آنت بودند. من سال ها با آن بازی می کردم. تمامی این وسایل در سفر به اروپا در سال ۱۹۶۰خریداری شده بود.</p>