نمایش موش و گربه

موشی که از خم می خورده و مست شده به گربه ناسزا می گوید و ادعا می کند که از او نمی ترسد. گربه که این حرف ها را شنیده است، عصبانی شده، حمله می کند و موش را می گیرد و می خورد. ولی بعد از آن توبه می کند و می گوید که دیگر به موش ها حمله نمی کند ولی وقتی موش ها به او نزدیک می شوند باز هم آن را می گیرد و می خورد. وقتی شاه موش ها این جریان را می شنود، لشکری بزرگ آماده کرده و به گربه اعلام جنگ می کند. گربه هم دوستانش را فرامی خواند و به جنگ با موش ها می رود. بعد از اینکه تعدادی موش و گربه کشته می شوند، موش ها موفق می شوند که گربه را دستگیر کنند و دست و پایش را ببندند ولی وقتی گربه شاه موش ها را می بیند، عصبانی شده و طناب های دست و پایش را پاره کرده و به موش ها حمله می کند و در پایان پیروز میدان گربه است.

گونه مقاله
شماره دسترسی ۱۲۹ن ا
نویسندگان
  • عبید زاكانی‌, عبیدالله
  • جنتی,
ناشر سپیده فردا (شماره مخصوص ادبیات کودکان و نوجوانان)
سال تولد ۱۳۳۶
تاریخ نشر شهریور ۱۳۳۶
شماره س ۵ ش ۹-۱۰
زبان انتشار فارسی
شماره صفحه [۷۳]-۸۰
پدیدآورندگان اقتباس از اثر : مولانا نظام الدین عبید زاکانی؛ [تنظیم جنتی]
موضوع
  • تنظیم جنتی
  • جنتی
  • سپیده فردا
  • مقاله
  • موش و گربه (نمایش)
  • مولانا نظام الدین عبید زاکانی
توضیحات:
Submitted by farzant on