کلاته نان

ارسال شده توسط farzant در س., ۲۰۰۷-۰۵-۰۱ ۱۱:۰۸

در آبادى کلاته نان مادر و پسری کشاورزى مى‌کنند. مادر از شدت کار بیمار شده است، همسایه ها به پسر او مى‌گویند که باید به مادرش گوشت بدهد تا دوباره خوب شود. پسر نیز یکی از دو گاو خود را مى‌کشد. مادر پس از خوردن گوشت سر حال مى‌شود و شروع به کار مى‌کند. فصل پاییز مى‌رسد و باید زمین را شخم بزنند. پسر ناچار مى‌شود مادر و گاو دیگر را به یوغ ببندد. روزی وقتى حاکم از آنجا می‌گذرد، با دیدن این صحنه بسیار تعجب مى‌کند. پس از آنکه از علت ماجرا باخبر مى‌شود، گاو تنبل و چاق خود را به پسر مى‌دهد. پسر با تلاش بسیار گاو حاکم را زرنگ و کارى مى‌کند. سپس حاکم، دختر چاق و تنبل خود را نیز به او مى‌دهد. دختر نیز پس از مدتى کار و زحمت در مزرعه، به زنى کامل تبدیل مى‌شود.Running Sneakers Store | JORDAN BRAND