گنجشک کوچولو زمستان را ندیده است. یک روز برفى از لانه بیرون مىآید و از همه چیز تعجب مى کند. به آب یخزده چشمه مىرسد. مىخواهد آب بخورد ولى نمىتواند. به آب یخزده مىگوید چقدر پر زورى. آب مىگوید آفتاب از من پرزورتر است. گنجشک به دنبال آن مىرود که ببیند کى از همه پر زورتر است. با پرسشهاى زیاد بالاخره از چوپان مىشنود که نى چوپان از همه پرزورتر است.spy offers | Nike Air Max 270