محمد در یک روستا پیرامون مشهد زندگى مى کند. او پسرش را همراه محمد عباس، از هم ولایتى هایش به تهران می فرستد. پسرک براى محمد عباس هم چوپانى مىکند و هم زباله مىفروشد. روزى یکى از بره ها به داخل چاهى می افتد. محمد عباس، پسرک را به داخل چاه می فرستد تا بره را بیاورد. طناب پاره می شود و پسرک سقوط می کند و میمیرد.Sports Shoes | Yeezy Boost 350 Trainers