خاله سوسکه

ارسال شده توسط baharg در چهارشنبه, ۲۰۰۸-۰۷-۲۳ ۱۴:۲۰

خاله سوسکه که از تنهایی خسته شده است، تصمیم می گیرد از لانه اش بیرون برود تا با دیگران آشنا شود. در راه، بقال، قصاب و لحاف دوز به او پیشنهاد ازدواج می دهند. اما او نمی پذیرد تا به آقا موشه می رسد و پیشنهاد او را قبول می کند. یک روز که خاله سوسکه در آب می افتد و سرما می خورد، آقا موشه تصمیم می گیرد برای او آش درست کند. اما در ظرف آَش می افتد و دست و پایش می سوزد. دوستان و همسایگان به کمک آنها می آیند.آقا موشه و خاله سوسکه از اینکه دوستانی به این خوبی دارند خوشحال می شوند.Buy Kicks | Best Selling Air Jordan 1 Mid Light Smoke Grey For Sale 554724-092