دختر کوچولو پدر ندارد و مادرش پرستار است. مادر مرد جوانى را استخدام مىکند تا شب ها که خودش بیمارستان است از دخترش مواظبت کند. دختر بچه و مرد جوان با هم دوست مىشوند. آنها شب هاى زیادى را باهم به خوشى مىگذرانند و تصمیم مىگیرند داستان دوستىشان را هر کدام از زبان خودشان بنویسند.jordan Sneakers | FASHION NEWS