شهر ماران

ارسال شده توسط baharg در ش., ۲۰۰۸-۰۶-۱۴ ۱۴:۲۷

خارکن در بیابان ماری سیاه می بیند، می ترسد و می خواهد فرار کند. اما مار به او می گوید که او مار نیست و از شهر ماران آمده است. پس سرگذشت شهر ماران را که شهری هفت دروازده بوده است. برای خارکن تعریف می کند و می گوید که کودکان شهر از مارها نان قندی و اسباب بازی می گیرند و راه ورودشان را به شهر باز می کنند. مارها در هر خانه و پستویی راه می یابند و با در اختیار گرفتن منبع آب ها مردم را به جان هم می اندازند و به آن ها پوست مار می پوشانند. امروز شهر آن ها شهر ماران شده است. اما مار سیاه که دختری زیباست طلسم از بین بردن مارها را بلد است. خارکن و دختر با کمک هم مارها را از بین می برند و با هم ازدواج می کنند.Buy Kicks | Official Images Of The Air Jordan 4 University Blue WMNS Shimmer Bronze Eclipse DJ0675-200 , Fitforhealth