چرخ و فلک

اولین چرخ و فلک جهان در 6 نوامبر  1893 به روی عموم باز شد. این چرخ و فلک توسط یک آمریکایی به نام جورج واشنگتن گیل فریس George Washington Gale Ferris  ساخته شد. او این چرخ و فلک را ساخت تا آمریکایی‌ها در مقابل فرانسوی‌هایی که سال قبل در نمایشگاه جهانی پاریس با معرفی برج ایفل نظر همه دنیا را به خود جلب کرده بودند، رقابت کنند. از این چرخ و فلک غول پیکر که ساخت برخی از قسمت‌های آن رکورد بزرگترین آهنگری‌های تا آن زمان را در اختیار داشت، برای بار اول در نمایشگاه جهانی شیکاگو به روی مردم گشوده شد. این وسیله تفریحی دارای بیش از ۸۰ متر ارتفاع، ۱۳متر طول محور اصلی و ۷۱ تن وزن بود و با ۳۶ کابین که هر کدام از آنها ۴۰ صندلی داشت می توانست مجموعا ۶۰ نفر را در هر کابین سوار کند تا آن‌ها جزو اولین کسانی باشند که لذت سوار شدن بر یک چرخ و فلک را تجربه می کنند. این چرخ فلک همان طور که «جورج واشنگتن گیل فریس» می‌خواست توانست در نمایشگاه شیکاگو نظر همه را به خود جلب کند و مردم برای سوار شدن به آن در صف های طولانی می ایستادند.

 در ایران عکسی از یک چرخ و فلک افقی چوبی است که احتمالا متعلق به اواخر قاجار است. پس از آن چرخ و فلک های فلزی آمدند با 4 صندلی فلزی دو نفره و یا چهار نفره با صندلی های روبروی هم که اوج کارشان دهه 40 و 50 شمسی بود. چرخ و فلک های بعدی چرخ و فلک های بزرگتر در شهربازی ها بودند، مانند چرخ و فلک افقی کافه شهرداری، چرخ و فلک عمودی فانفار، مینی سیتی و لونا پارک و شهربازی شیراز، ...

آدم وقتی یک متر قد دارد و 20 کیلو وزن، یک چرخ و فلک قدیمی رنگ و رو رفته، می‌تواند برایش دنیایی باشد. برای بچه‌های قدیم که بود. همان وقت‌ها که صدای چرخ و فلکی که در کوچه می‌پیچید، دیگر دل توی دل شان نمی‌ماند که یک سکه چند تومانی از مادرشان بگیرند و به هوای چرخ و فلک سواری، از خانه بیرون بزنند.
البته این‌طور هم نبود که فی الفور بنشینند روی یکی از صندلی‌های رؤیایی و میان زمین و آسمان، کیف دنیا را ببرند. باید جمع می‌شدند تا تعدادشان به‌اندازه‌ای می‌رسید که برای عمو چرخ و فلکی بیارزد که زحمت چرخاندن چرخ و فلک را به خودش بدهد. آخ که چه کیفی داشت وقتی تعداد به حد نصاب می‌رسید و آنوقت صدای جیغ و خنده بود که کوچه را پر می‌کرد. مادرها هم می‌آمدند تماشا و تا بازی بچه‌ها تمام شود، مشغول گپ و گفت می‌شدند و دلشان وا می‌شد و اینطوری بود که چرخ و فلک، همه را شاد می‌کرد.
اما امان از آن لحظه که یک دور چرخ و فلک سواری که معیارش دست خود عمو چرخ و فلکی بود، تمام می‌شد و بچه‌ها با نگاه‌های ملتمس، از مادرها طلب یک سکه دیگر می‌کردند برای یک دور دیگر. این وسط، بعضی‌ها موفق در جلب رضایت مادر می‌شدند و سهم شان، یک دور سواری دیگر بود و بعضی‌ها، باید پیاده می‌شدند و جایشان را می‌دادند به تازه واردها که توی صف ایستاده بودند.

منبع:

"Ferris Wheel in the 1893 Chicago World’s Fair". http://www.hydeparkhistory.org/2015/04/27/ferris-wheel-in-the-1893-chicago-worlds-fair/

https://www.facebook.com/media/set/?set=a.466782013391614.1073741839.139093336160485

 "عمو چرخ و فلکی اومده". ایران آنلاین. 1394.  http://www.ion.ir/news/7661/