۲۴ بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری

ارسال شده توسط baharg در س., ۲۰۰۶-۱۲-۲۶ ۱۴:۵۳

پسر فقیری همراه پدرش براى کار به شهر مى رود. در آنجا با چند بچه ی خیابانى آشنا مى شود. او هر شب به تماشاى مغازه ی اسباب بازى فروشى می ایستد و با دیدن اسباب بازی ها خیال پردازی می کند، روزی مردی با دخترش به مغازه ی اسباب بازی فروشی مى آید و شتری را که پسر بسیار دوست دارد، برای دخترش مى خرد . پسر هر کاری کند آن ها شتر را نبرند، موفق نمى شود.Running Sneakers | Klær Nike