غلام و حسن پس از فوت مادرشان همراه پدر و مادربزرگ خود به شهر میروند. پدر آنها در خانهی مرد ثروتمندی شروع به کار میکند. آن دو نیز کار میکنند تا خرج مدرسه خود را درآورند. هنگام ثبت نام، غلام را که دو سال مردود شده است نام نویسی نمیکنند و تنها حسن را راه میدهند. غلام پولی برای ثبت نام در کلاسهای شبانه ندارد. او شبها در خانه با کمک حسن درس میخواند.Adidas shoes | シューズ