داستان کودکان: شیرفروش و دختر تاجر

ارسال شده توسط mehrzady در س., ۲۰۰۸-۰۸-۱۲ ۰۵:۵۳

روزی درویشی به در خانه ی پیرزن نخ ریسی می رود و از او آب می خواهد. پس از سیراب شدن به او عکس گاوی با پستانهای بزرگ می بخشد و به پیرزن می گوید هرگاه گرسنه شدی به پستان های گاو اشاره کن و بگو (سروش مدوش بدوش ) و از آنها برای تو شیر می ریزد. پیرزن پس از آن از راه شیرفروشی زندگی اش را می گذراند تا اینکه پسر شیرفروشی که ورشکسته شده است قصد دزدیدن عکس گاو را از پیرزن می کند. اما به دست درویش کشته می شود.Running Sneakers | Sneakers