کودک هر شب ستاره ای را می دید که پس از نمایان شدن در آسمان به سرعت به طرف کوهستان میرفت و در پشت آن پنهان میشد. کودک آن را ستاره خود می دانست و به دیگر ستاره ها توجه نداشت. کودک تصمیم میگیرد پای پیاده به دنبال ستاره خود برود. او از خانه خارج مىشود و از شهرها، رودخانه ها، دریاها، بیابان ها، کوه ها، ... میگذرد و با زمین و مردم آن آشنا میشود مسائل مختلف آشنا مىشود. کودک موفق نمیشود ستاره خود را پیدا کند و به خانه باز می گردد. اما حالا کودک هر شب به آرامی به ستاره خود نگاه می کند و مسیر حرکت آن را میشناسد.buy shoes | Nike Air Max 270