پیشینه و خاستگاه «چشم زخم»

از اشیاء موجود، ۱۵ شیء پیشینه و خاستگاه «چشم زخم» دارد.

چشم زخم . [ چ َ / چ ِ زَ ] (اِمرکب ) آزار و نقصانی است که بسبب دیدن بعضی از مردم و تعریف کردن ایشان کسی را و چیزی را بهم رسد، و عرب «العین اللامه » خوانند. (برهان ). چشم زخ و چشزخ و چشم شور و دیده شور و نظر شور. (آنندراج ). عبارت از آن است که شخصی چیز حَسین ومرغوب را نگاه کند و بطریق حسد در وی نظر اندازد و بعضی گویند در چشم زخم حسد ضرور نیست ، گاهی نظر دوست هم کار میکند. (آنندراج ). آزار و نقصانی که از اثر نظر بد به کسی و یا چیزی رسد. (ناظم الاطباء). اثر بد که از نگاه یا کلام کسی بر کسی یا چیزی برسد. (فرهنگ نظام ). نَظْرَة. نَفس . (منتهی الارب ). چشم بد. عین الکمال . آسیب و زیانی که از نگاه پرمحبت و تحسین یا از نظر آمیخته به حسد و حیرت شورچشمان به افراد یا اشیاءرسد. اثر چشم شور. آسیب نگاه شورچشمان:
مرا چه نقصان گر جفت من بزاد کنون
بچشم زخم هزاران پسر یکی دختر. (خاقانی) .

چشزخ . [ چ َ زَ ] (اِ مرکب ) مخفف چشم زخم است، و آن آفتی و آزاری باشد خصوصاًاطفال را که بسبب دیدن و تعریف کردن بعضی از مردم بهم میرسد. (برهان ). مرخم چشم زخم است. (انجمن آرا) (آنندراج ). چشم زخم . (ناظم الاطباء). مخفف چشم زخم است. (فرهنگ نظام ). چشمزخ. چشم بد. نظرخوردگی:

 

منبع: لغتنامه دهخدا