پیشینه و خاستگاه «عروسک نمایشی»

از اشیاء موجود، ۵۷ شیء پیشینه و خاستگاه «عروسک نمایشی» دارد.

هنر عروسك گرداني هنري است كه مي توان گفت از هزاران سال پيش معمول بوده است . اما كسي نمي داند در كجا و در چه زماني عروسك ها بوجود آمده اند .البته  آنچه به تحقيق معلوم شده است در جوامع اوليه عروسك ها براي مقاصد مذهبي استفاده مي گرديد. شمن يا شامان و يا رهبر قبيله از غار صداي وحشتناك در مي آورده و ماسك مي زده ، آنگاه به تدريج ماسك ها متحرك شده و عروسك بوجود آمده است . كاهن ها داخل بت ها مي رفتند و با سر و صدا و حركت ، سعي در زنده نشان دادن بت داشتند . رهبران مذهبي در آن دوره ها ماسك ها و اشكال متحركي را بعنوان سمبل خدايان خود بكار مي بردند و از نوعي صفات مرموز آن ها مردم را به حال ترس و وحشت نگاه مي داشتند تا قدرت و نفوذ را براي خود به دست بياورند و طبعا اسرار ابهام آميز عروسك ها را با مهارتي تمام حفظ مي كردند. نمونه اي از اجراي نمايش عروسكي توسط هندي ها مربوط به بهرام گور مي شود كه در آن زمان حدود شش هزار نوازنده و بازيگرد دوره گرد و كولي هند به ايران آمده بودند و طبعا نمايش عروسكي نيز يكي از كارهاي نمايشي آنها بوده است . در راستاي مباجث بالا از ارسطو و هومر متوني وجود دارد كه نشان مي دهد چگونه غربي ها از هنديها ( شرقي ها )  هنر عروسكي را آموخته اند .

و اما هردوت ( ۴۸۴ _ ۴۲۵ ق.م ) نيز مي نويسد:

از تئاتر ماسك دو شكل اجرايي متولد شد ، يكي تئاتر عروسكي و دومي مدت ها بعد بصورت تئاتر انساني در آمد كه هنرپيشه ماسك را رها كرده و به همان صورت كه در طبيعت است ظاهر شد .پس از آنكه ماسك از هنرپيشه جدا شد ، به بالاي سر او منتقل شد و به صورت عروسك ميله اي در آمد . نخست اين عروسك بوسيله دست بازي مي شدند و بعدها از دست نيز دور شده و بلافاصله از عروسك گردان بوسيله نخ و ريسمان هايي بصورت عروسك نخي هدايت مي شوند . به نظر مي رسد اولين مرجع درباره نمايش عروسكي " گزنفون " مي باشد كه در سال ۴۴۲ قبل از ميلاد از خانه يك مرد آتني به نام "كالياس" ديدن كرده است . كالياس ميزبان براي سرگرمي ميهمانش با تئاتر عروسكي يك گروه نمايش سيار را از " سيرلكوس" اجير كرده بود . گزنفون همچنين گزارش مي دهد كه يك نفر به تئاتر عروسكي علاقه نداشت و بدان توجه نمي كرده است و او كسي جز "سقراط " نيست. برخي از بهترين تاييدهايي كه ما از دانش مردم و آگاهي آنها بر تئاتر عروسكي كه در دوره هاي كلاسيك داريم ، استفاده گسترده اي است كه از عروسك در ادبيات شده است . به عنوان مثال  ارسطو هدایت هستی توسط خدا را به شکل هدایت یک عروسک که کشیدن نخ ها و دستانش انجام می دهد ، توصیف می کند.

 در هندوستان اعتقاد بر اين است كه عروسك از طرف ماك خداي خدايان بر زمين فرستاده شده است . در مصر و يونان باستان ، خدايان را از زبان عروسك ها بازگو مي كردند تا از اين طريق به اين گفتارها حالتي فرا انساني داده و تاثير آن ها را بيشتر نمايند. پس از سقوط امپرطوري رم ، به تئاتر عروسكي ضربه مهلكي وارد آمد . عروسك بازان در كشورهاي مختلف سرگردان شدند و بصورت گروهاي بسيار و دوره گرد فعاليت هاي خود را ادامه دادند و احتمالا فقط به كمك هوش سرشار خود توانستند ادامه حيات بدهند و بدين طريق تئاتر عروسكي را از نابودي نجات دادند و چنين است كه نمايش عروسكي تا زمان ما راه يافته است .

بدرستي مشخص نيست كه نمايش عروسكي از كشفيات چه كشوري مي باشد . اما آنچه مسلم است شرق خاستگاه نمايش عروسكي است . هند ، ايران و چين از جمله کشور هایی هستند که نمایش عروسکی به صورت مردمی در آن ها به نمایش در می آمده است.

 تاریخچه عروسک نمایشی درایران قدمتي طولاني دارد كه اين فدمت به قرن ۵ ه.ق باز مي گرددبهرام بيضايي در كتاب نمايش در ايران به اين امر اشاره دارد و اعتقاد دارد كه از دوره اسلامي اين نمايش ها ( نمايش عروسكي ) تا قرن چهار اطلاع مستقيمي در دست نيست و از قرن پنجم به بعد است كه در شعرهاي شاعران اشاره به اين نمايش ها و تعدادي از واژه هاي آنان ديده مي شود. اسدي طوسي ( قرن ۵ هجري ) در گرشاسبنامه هنگام وصف بي ثباتي طبيعت و ناپديدار بودن زندگي مي گويد « طبيعت در دست دو پرده (ظاهرا شب و روز) آويخته است و از اين رو تصاوير با سايه هاي گوناگون به هيئت جانداران بيرون مي آيد ». به يقين در پيش از اين هم نمايش عروسكي وجود داشته اما به لحاظ محدوديت های موجود كمتر جرات خودنمايي داشت و با اين حال هر از گاهي به نحوي از انحاء در ميان مردم خودي نشان مي داد تا ياد و خاطره خود را زنده نگه دارد . در اشعار عمر خيام بارها به واژه عروسك و عروسك باز برمي خوريم . مثلا :

ما همه لعبت كانيم و فلك لعبت باز            از روي حقيقتم نه از روي مجاز

و اين ها شواهدی است كه ما به طور حتم نشان مي دهد از قران ششم و هفتم هجري نمايش عروسكي در ايران رواج داشت.

از نمونه های عروسک های نمایشی ایرانی می توان به جی جی بی جی ، شاه سلیم بازی، مبارک و سایه بازی اشاره نمود.

منبع:

www.koodakan.org/theater/pakan/ihistory02.htm