قصه پاییزی

عنوانقصه پاییزی
گونهکتاب
شماره دسترسی٤٤٦ک
پدیدآورندگانالهی, اصغر
پدیدآورندگان همکارحسینی طباطبائی,
ناشرسید جمال
مکان انتشاربی جا
سال انتشارنوشته شده
تعداد صفحه[٢٤]ص
اندازه٥/٢٢*٢٤ س.م
پدیدآورندگان

نویسنده اصغر الهی؛ نقاش حسینی طباطبائی

موضوعاصغر الهی, حسینی طباطبائی, حسینی طباطبایی, داستان فارسی, سید جمال, کتاب
گروه سنی(ب، ج)
وضعیت رنگ

مصور، نقاشی (سیاه و سفید)

بهاء

٤٠ ریال

تیراژ١٠٠٠٠ن
متن کامل

حسین عبدالرضا کارگر ساختمان زندان بود که از روی داربست پایین افتاد و مرد. بقیه کارگران ترسیده بودند. هیچ یک از آن ها برای کفن و دفن حسین عبدالرضا نرفتند، چون اگر می‏رفتند، حقوقی دریافت نمی‏کردند. مهندس هم حاضر نبود پول این کارگران را بدهد. کارگران هم تردید داشتند که ازحق خود دفاع کنند یا از خیر آن بگذرند. آن ها تمام مدتی که پشت در اتاق مهندس منتظر بودند، به زیان های زندانی که خود ساخته بودند فکر می‏کردند. زن حسین عبدالرضا را هم برای گرفتن خون بهای همسرش به زندان آمده بود.Running Sneakers Store | NIKE HOMME