بینوایان

عنوانبینوایان
گونهکتاب
شماره دسترسی٢٥٠٧ک
پدیدآورندگانهوگو, ویکتور ماری
تاریخ تولد - وفات

١٨٠٢-١٨٨٥

پدیدآورندگان همکارسمساری, مهدی
ناشرمعرفت
مکان انتشاربی جا
سال انتشارنوشته شده
تعداد صفحه٨٨ص
اندازه٥/١٢*٧/١٩ س.م
پدیدآورندگان

ویکتور هوگو؛ ترجمه مهدی سمساری

موضوعادبیات ترجمه, داستان فرانسوی, کتاب, معرفت, مهدی سمساری, ویکتور ماری هوگو, ویکتور هوگو
گروه سنی(ج، د)
وضعیت رنگ

مصور، نقاشی (سیاه و سفید)

بهاء

٢٠ ریال

متن کامل

ژان والژان پس از آزادی از زندان قدم در یک کلیسا می گذارد. اما روز بعد با شمعدان های کشیش از آنجا فرار می کنند. بازرس ژاور او را دستگیر می کند. کشیش اعلام می کند که خود شعمدان ها را به ژان والژان داده است. این برخورد کشیش راه زندگی ژان والژان را تغییر می دهد. ژان در شهری که هیچ کس او را نمی شناخت با پشتکار و کمک به تنگدستان به مقام شهرداری می رسد. ژاور بازرس سرسخت پلیس همچنان معتقد است ژان والژان دزد است و در تعقیب اوست. ژان که می خواهد طبق قولی که به مادر دختر خوانده اش، کوزت داده او را خود بزرگ کند، شهر را شبانه ترک می کند. ژان و کوزت همیشه از ژاور فرار می کند. در جریان اغتشاشات انقلاب کبیر فرانسه ژان والژان که در تلاش برای نجات جان ماریوس نامزد کوزت است با ژاور روبرو می شود و او را از مرگ نجات می دهد. ژاور که به لحاظ اخلاقی نمی تواند نجات دهنده خود را دستگیر کند خودکشی می کند. بعد از ازدواج کوزت و ماریوس ژان والژان با خیالی راحت از دنیا می رود.Best Sneakers | Trending